۳.۲.۱ تعریف شتاب خطی و زاویهای (Linear and Angular Acceleration)
🧪 چکیده (Abstract)
شتاب کمیتی برداری است که نرخ تغییر سرعت یک جسم را در زمان توصیف میکند.
این کمیت در دو حالت اصلی وجود دارد: شتاب خطی (Linear Acceleration) که بیانگر تغییر در سرعت انتقالی جسم است و شتاب زاویهای (Angular Acceleration) که تغییر در سرعت دورانی حول یک محور را نشان میدهد.
شناخت این دو نوع شتاب، پایهٔ فیزیکی تمام سیستمهای اندازهگیری حرکت است — از حسگرهای سادهٔ مکانیکی تا سامانههای پیشرفتهٔ ناوبری اینرسی (INS) و MEMS IMU.
📖 مقدمه (Introduction)
حرکت هر جسم را میتوان با سه کمیت اصلی توصیف کرد: مکان، سرعت، و شتاب.
در حالی که سرعت میزان جابهجایی در واحد زمان است، شتاب نشاندهندهٔ تغییر در همان سرعت در بازهٔ زمانی است.
به بیان دیگر، شتاب همان کمیت کلیدی است که باعث احساس نیرو، گرانش و حرکت میشود.
از دیدگاه دینامیکی، شتاب ارتباط مستقیمی با نیرو از طریق قانون دوم نیوتن دارد و بنابراین اندازهگیری دقیق آن اساس طراحی و کنترل سیستمهای حرکتی است.
شتاب در سامانههای واقعی میتواند بهصورت خطی (حرکت انتقالی) یا زاویهای (حرکت دورانی) ظاهر شود.
هر دو نوع توسط حسگرهای متفاوتی (شتابسنجها و ژیروسکوپها) اندازهگیری میشوند، ولی روابط ریاضی بین آنها کاملاً هماهنگ است.
⚙️ ۱. تعریف شتاب خطی (Linear Acceleration)
شتاب خطی بهصورت مشتق زمانی سرعت تعریف میشود:
![]()
که در آن:
→ بردار مکان جسم،
→ بردار سرعت،
→ بردار شتاب.
بنابراین شتاب مقدار و جهتی دارد که متناسب با تغییر سرعت در زمان است.
اگر جهت حرکت جسم ثابت بماند، تنها اندازهٔ سرعت تغییر میکند (شتاب خطی خالص).
اگر جهت حرکت تغییر کند ولی اندازه ثابت بماند (مثلاً در حرکت دایرهای)، شتاب نیز وجود دارد و به مرکز مسیر منحنی جهت دارد — به آن شتاب مرکزگرا (Centripetal Acceleration) گفته میشود:
![]()
که در آن
سرعت خطی و
شعاع مسیر است.
🧭 نکته مهندسی:
در کاربردهای ناوبری، شتاب خطی معمولاً در سه محور عمود بر هم اندازهگیری میشود:
محور(طول)،
(عرض)، و
(ارتفاع).
در حسگرهای MEMS این محوربندی در تراشهٔ سیلیکونی با ساختار جرم–فنر پیادهسازی میشود.
⚙️ ۲. تعریف شتاب زاویهای (Angular Acceleration)
حرکت دورانی بهصورت تغییر زاویه در زمان توصیف میشود.
اگر سرعت زاویهای
(بر حسب rad/s) تغییر کند، شتاب زاویهای
تعریف میشود:
![]()
شتاب زاویهای کمیتی برداری است و جهت آن بر اساس قاعدهٔ دست راست مشخص میشود.
در صورت ثابت بودن شتاب زاویهای، سرعت زاویهای جسم در زمان
برابر خواهد بود با:
![]()
و زاویهٔ چرخش کل:
![]()
🧭 نکته عملی:
شتاب زاویهای معمولاً توسط ژیروسکوپ (Gyroscope) اندازهگیری میشود، اما در بسیاری از سیستمها ترکیب دادههای ژیروسکوپ و شتابسنج برای تخمین دقیق حالت حرکتی (Sensor Fusion) ضروری است.
⚙️ ۳. ارتباط میان شتاب خطی و زاویهای
در یک حرکت دایرهای یکنواخت، هر نقطهای از جسم دارای شتاب خطی ناشی از دوران کل جسم است:
![]()
عبارت اول ناشی از تغییر اندازهٔ سرعت زاویهای است (شتاب مماسی)،
و عبارت دوم اثر تغییر جهت دوران را نشان میدهد (شتاب مرکزگرا).
این رابطه مبنای ارتباط بین دادههای ژیروسکوپ و شتابسنج در سیستمهای INS و IMU است.
🧭 ۴. مثال عددی
فرض کنید دیسکی با شعاع
با سرعت زاویهای اولیه
شروع به چرخش کند و با شتاب زاویهای
افزایش سرعت دهد.
- شتاب خطی نقطهٔ لبهٔ دیسک در لحظهٔ
:
![]()
- سرعت زاویهای در همان لحظه:
![]()
- شتاب مرکزگرا:
![]()
بنابراین نقطهٔ محیطی دیسک ترکیبی از شتاب مماسی (۱ m/s²) و مرکزگرا (۸۰ m/s²) را تجربه میکند.
⚙️ این مثال نشان میدهد در حرکتهای سریع، مؤلفهٔ زاویهای تأثیر غالب دارد و در طراحی حسگرهای دورانی باید این اثر لحاظ شود.
⚙️ ۵. اهمیت در سامانههای حسگر و ناوبری
در حسگرهای سهمحوره، شتاب خطی و زاویهای با ترکیب دادهها در فضای مختصات بدنه (
) و زمین (
) تبدیل میشوند:
![]()
که در آن:
ماتریس تبدیل مختصات (Direction Cosine Matrix)،
بایاس حسگر،
بردار گرانش زمین.
این رابطه مبنای محاسبات INS و الگوریتمهای فیلتر کالمن است.
🧭 جمعبندی (Summary)
شتاب کمیتی برداری است که اساس تحلیل و کنترل حرکت اجسام را تشکیل میدهد.
شتاب خطی به تغییر در سرعت انتقالی و شتاب زاویهای به تغییر در سرعت دورانی اشاره دارد.
در سامانههای ناوبری و IMU، ترکیب هر دو نوع برای تعیین دقیق وضعیت و مسیر الزامی است.
شناخت دقیق مفاهیم ریاضی و فیزیکی شتاب، پایهٔ طراحی مدلهای دینامیکی، فیلترهای ناوبری و تحلیل خطای حسگرها است.
۳.۲.۲ قانون دوم نیوتن و رابطهٔ نیرو–جرم–شتاب (Newton’s Second Law)
🧪 چکیده (Abstract)
قانون دوم نیوتن بنیان مفهومی تمام شتابسنجها و سامانههای اندازهگیری حرکت را تشکیل میدهد.
این قانون بیان میکند که شتاب جسم متناسب با نیروی خالص اعمالشده و معکوس جرم آن است.
در این بخش، رابطهٔ ریاضی نیوتنی با دیدگاه فیزیکی و مهندسی تحلیل شده و کاربرد آن در مدلسازی و طراحی شتابسنجهای مدرن MEMS و Servo توضیح داده میشود.
📖 مقدمه (Introduction)
در هر سامانهٔ دینامیکی، نیرو علت حرکت و شتاب نتیجهٔ آن است.
وقتی بر جسمی نیروی خالص اعمال شود، تغییر سرعت آن در راستای نیرو اتفاق میافتد.
این اصل که نخستینبار توسط آیزاک نیوتن در قرن هفدهم تدوین شد، یکی از سه قانون بنیادی مکانیک کلاسیک است و همچنان پایهٔ نظری تمامی مدلهای حسگرهای اینرسی محسوب میشود.
در عمل، هر شتابسنج با اندازهگیری اثر نیرو بر یک جرم داخلی، مقدار شتاب را تعیین میکند.
بنابراین، قانون دوم نیوتن نهتنها از نظر نظری بلکه از نظر عملی نیز زیربنای عملکرد تمام حسگرهای شتاب است.
⚙️ ۱. بیان ریاضی قانون دوم نیوتن
قانون دوم نیوتن بهصورت برداری نوشته میشود:
![]()
اگر جرم ثابت باشد:
![]()
که در آن:
→ نیروی خالص اعمالشده،
→ جرم جسم،
→ شتاب حاصل.
در این حالت، جهت شتاب دقیقاً در راستای نیروی خالص است و بزرگی آن با ضریب معکوس جرم تعیین میشود.
⚙️ ۲. دیدگاه انرژی و کار
قانون دوم را میتوان از دید انرژی نیز بیان کرد.
اگر نیرو در راستای جابهجایی
عمل کند، کار انجامشده برابر است با:
![]()
از ترکیب این رابطه با قانون دوم، میتوان معادلهٔ انرژی جنبشی را نوشت:
![]()
که در آن
تغییر انرژی جنبشی است.
بنابراین، هر نیرویی که باعث تغییر انرژی جنبشی شود، الزاماً شتاب ایجاد میکند.
⚙️ ۳. تعبیر فیزیکی در حسگرها
در یک شتابسنج، قانون دوم نیوتن بهصورت محلی پیادهسازی میشود.
جرم حسگر (proof mass) هنگام اعمال شتاب خارجی تمایل دارد در وضعیت سکون خود باقی بماند.
فنر و دمپر متصل به جرم نیروی بازگرداننده ایجاد میکنند تا تعادل برقرار شود:
![]()
در این معادله:
جرم داخلی،
ضریب میرایی،
ثابت فنر،
جابهجایی جرم نسبت به بدنه،
شتاب ورودی است.
با اندازهگیری جابهجایی
، میتوان مقدار شتاب ورودی را محاسبه کرد.
این همان اساس عملکرد شتابسنجهای خازنی و پیزورزیستیو است.
🧭 نکته مهندسی:
در MEMS accelerometer مقداردر حد
kg و
در حدود چند N/m است.
بنابراین، حتی شتابهای کوچک در حد چند µg نیز قابل آشکارسازی هستند.
⚙️ ۴. نیروهای خالص و تجزیه در سیستمهای سهمحوره
در سیستمهای سهبعدی، نیروهای مؤثر بر جسم را میتوان در سه راستای عمود بر هم تجزیه کرد:
![]()
و شتاب متناظر هر محور بهصورت:
![]()
این تجزیه مبنای طراحی شتابسنجهای سهمحوره است که هر محور بهصورت مستقل نیروی واردشده را حس میکند.
⚙️ ۵. نیروهای مؤثر در دستگاههای غیراينرسی
در مرجعهای دوراندار (مثلاً روی زمین یا در یک وسیلهٔ در حال چرخش)،
باید نیروهای مجازی مانند نیروی گریز از مرکز و نیروی کوریولیس نیز به معادلهٔ نیوتن افزوده شوند:
![]()
که در آن
سرعت زاویهای دستگاه است.
این اصلاحات برای مدلسازی دقیق شتاب در INS الزامی است.
⚙️ ۶. مثال عددی مهندسی
فرض کنید یک جرم
تحت نیروی خالص
قرار گیرد.
شتاب حاصل از رابطهٔ نیوتن:
![]()
اگر حسگر خازنی دارای ثابت فنر
باشد،
جابهجایی جرم در حالت ایستا برابر خواهد بود با:
![]()
در حسگر واقعی مقدار
در حد میکرومتر است، ولی همین جابهجایی کوچک با تغییر ظرفیت خازن قابل اندازهگیری است.
🧭 جمعبندی (Summary)
قانون دوم نیوتن اساس فیزیکی تمامی سامانههای اندازهگیری شتاب است.
هرگاه نیروی خالصی بر جرم وارد شود، شتاب متناسبی ایجاد میشود.
در شتابسنجها، این قانون در مقیاس میکروسکوپی از طریق نیروهای فنر و دمپر پیادهسازی میشود تا خروجی متناسب با شتاب ورودی تولید شود.
درک این قانون نخستین گام در طراحی، مدلسازی و کالیبراسیون دقیق شتابسنجها است.
۳.۲.۳ شتاب نسبی و مرجعهای اینرسی و غیراينرسی (Relative and Non-Inertial Acceleration)
🧪 چکیده (Abstract)
شتاب همواره باید نسبت به یک دستگاه مختصات مشخص تعریف شود.
در دستگاههای اینرسی (Inertial Frames) که هیچ شتابی ندارند، قوانین نیوتن بهصورت دقیق برقرارند.
اما در دستگاههای غیراينرسی (Non-Inertial Frames)، نیروهای ظاهری مانند نیروی گریز از مرکز و نیروی کوریولیس ظاهر میشوند که باید در محاسبهٔ شتاب واقعی لحاظ گردند.
این بخش بهطور دقیق رابطهٔ ریاضی میان شتابهای نسبی، دوران دستگاه، و اثرات فیزیکی مرتبط با آن را بیان میکند و اهمیت این مفاهیم را در سامانههای ناوبری اینرسی (INS) نشان میدهد.
📖 مقدمه (Introduction)
در فیزیک و مهندسی ناوبری، شتاب هیچگاه بهصورت مطلق اندازهگیری نمیشود.
همواره اندازهگیری نسبت به یک چارچوب مرجع انجام میگیرد که میتواند ثابت، در حال حرکت، یا در حال دوران باشد.
اگر چارچوب انتخابشده شتاب نداشته باشد، آن را «اینرسی» مینامیم؛ در غیر این صورت «غیراينرسی» است.
برای مثال، سطح زمین با توجه به دوران خود حول محور قطبی و حرکت مداریاش حول خورشید، در واقع یک چارچوب غیراينرسی است.
بنابراین، هر اندازهگیری شتاب در سطح زمین شامل ترکیبی از شتاب واقعی جسم، گرانش، و اثر دوران زمین خواهد بود.
در شتابسنجها و سیستمهای INS، درک و جبران این اثرات برای محاسبهٔ دقیق وضعیت و موقعیت ضروری است.
⚙️ ۱. تعریف شتاب نسبی (Relative Acceleration)
فرض کنید دو دستگاه مختصات وجود دارد:
- دستگاه مرجع اینرسی ( I )
- دستگاه مرجع دوراندار یا غیراينرسی ( B )
اگر موقعیت نقطهٔ ( P ) در دستگاه ( B ) با بردار ( \vec{r}_{P/B} ) تعریف شود،
شتاب مطلق نقطه در دستگاه ( I ) از رابطهٔ زیر بهدست میآید:
![]()
در این رابطه:
→ شتاب مطلق نقطه نسبت به چارچوب اینرسی،
→ شتاب مبدأ دستگاه
نسبت به چارچوب اینرسی،
→ بردار سرعت زاویهای دوران دستگاه
نسبت به
,
→ سرعت نسبی در دستگاه
,
→ شتاب نسبی در دستگاه
.
عبارات دوم تا چهارم اثرات ناشی از دوران مرجع غیراينرسی هستند و بهترتیب عبارتاند از:
- شتاب زاویهای (Angular Acceleration Term),
- نیروی کوریولیس (Coriolis),
- نیروی گریز از مرکز (Centrifugal).
⚙️ ۲. نیروهای ظاهری در دستگاههای غیراينرسی
وقتی از دید ناظر داخل دستگاه دوراندار به جسم نگاه کنیم، باید نیروهای ظاهری را برای جبران این شتابها اضافه کنیم تا قوانین نیوتن همچنان برقرار بماند:
![]()
که در آن:
→ نیروی کوریولیس (Coriolis Force)
→ نیروی گریز از مرکز (Centrifugal Force)
→ نیروی اویلر (Euler Force)
🧭 نکته فیزیکی:
در سیستم ناوبری زمینپایه، نیروی کوریولیس باعث انحراف حرکت اجسام در راستای شرق–غرب میشود.
مقدار این نیرو متناسب با سرعت جسم و نرخ دوران زمین است.
⚙️ ۳. کاربرد در سامانههای ناوبری اینرسی (INS)
در INS، شتابسنجها شتاب خاص را در چارچوب بدنه (Body Frame) اندازه میگیرند.
برای محاسبهٔ موقعیت در زمین، باید این دادهها به چارچوب ناوبری (Navigation Frame) تبدیل و اثرات دوران زمین حذف شود.
رابطهٔ عمومی دینامیک سرعت در ناوبری:
![]()
که در آن:
→ شتاب خاص اندازهگیریشده در بدنه،
→ ماتریس چرخش از بدنه به ناوبری،
→ گرانش در مختصات ناوبری،
→ نرخ دوران زمین نسبت به اینرسی،
→ نرخ دوران چارچوب ناوبری نسبت به زمین.
عبارت آخر دقیقاً نشاندهندهٔ تصحیحهای لازم برای حذف اثرات دوران زمین است.
⚙️ کاربرد عملی:
در پهپادها و موشکها، اگر اثر کوریولیس و گریز از مرکز جبران نشود، خطاهای چند متری در چند دقیقه به وجود میآید.
⚙️ ۴. مثال عددی (Coriolis Effect)
در عرض جغرافیایی
، نرخ دوران زمین برابر است با:
![]()
اگر جسمی با سرعت
به سمت شمال حرکت کند،
شتاب کوریولیس آن در راستای شرق:
![]()
هرچند این مقدار کوچک بهنظر میرسد، در بازههای زمانی طولانی منجر به انحراف محسوس مسیر میشود.
⚙️ ۵. تفسیر مهندسی
در حسگرهای اینرسی، شتاب نسبی اندازهگیریشده شامل همهٔ این مؤلفههاست.
در مدلسازی نرمافزاری (مانند فیلتر کالمن)، باید این شتاب به شتاب مطلق در چارچوب زمین تبدیل شود.
به همین دلیل، INSها نیاز به اطلاعات دقیق از وضعیت چرخش زمین، مکان جغرافیایی، و جهتگیری حسگر دارند.
🧭 جمعبندی (Summary)
شتاب نسبی و مفهوم چارچوب مرجع از اصول بنیادی دینامیک هستند.
در چارچوبهای دوراندار، نیروهای ظاهری مانند کوریولیس، گریز از مرکز و اویلر باعث اختلاف میان شتاب واقعی و اندازهگیریشده میشوند.
در سامانههای ناوبری اینرسی، تصحیح این اثرات برای دقت بالا ضروری است.
شناخت دقیق این روابط برای طراحی فیلترها، همترازی (Alignment)، و مدلهای خطای INS اهمیت حیاتی دارد.
۳.۲.۴ شتاب خاص و ارتباط آن با معادلات ناوبری (Specific Force and Its Relation to Navigation Equations)
🧪 چکیده (Abstract)
شتابسنجها شتاب مطلق جسم را مستقیماً اندازهگیری نمیکنند، بلکه کمیتی موسوم به شتاب خاص (Specific Force) را میسنجند — نیروی خالص وارد بر جرم پس از حذف اثر گرانش.
در این بخش، تعریف فیزیکی شتاب خاص، معادلهٔ ریاضی آن، و نحوهٔ استفاده از آن در معادلات ناوبری بررسی میشود.
درک صحیح تفاوت میان شتاب واقعی، گرانش، و شتاب خاص برای طراحی دقیق سیستمهای IMU و INS ضروری است.
📖 مقدمه (Introduction)
شتاب خاص کمیتی است که در قلب عملکرد تمام شتابسنجها قرار دارد.
وقتی حسگر در حال حرکت است، نیروی گرانش و نیروی واقعی حرکت هر دو بر جرم داخلی اثر میگذارند.
اما شتابسنج تنها نیروی مکانیکی واردشده بر جرم را حس میکند — و این نیروی مکانیکی در واقع حاصل تفریق گرانش از شتاب مطلق است.
از دید مهندسی، این کمیت پایهایترین دادهٔ ورودی برای محاسبهٔ سرعت و موقعیت در سامانههای ناوبری اینرسی (INS) است، زیرا INS باید از خروجی حسگر، مسیر حرکتی جسم را بدون کمک منبع خارجی (مثلاً GPS) بازسازی کند.
⚙️ ۱. تعریف فیزیکی شتاب خاص
شتاب خاص بهصورت نیروی خالص وارد بر جرم تقسیمبر جرم تعریف میشود:
![]()
بر اساس قانون دوم نیوتن، اگر نیروی خالص شامل گرانش نیز باشد:
![]()
پس شتاب خاص برابر خواهد بود با:
![]()
که در آن:
→ شتاب مطلق جسم نسبت به دستگاه اینرسی،
→ شتاب گرانشی زمین در همان محل.
بنابراین، خروجی شتابسنج همواره مقدار شتاب مطلق منهای اثر گرانش است.
⚙️ ۲. تفسیر فیزیکی ساده
وقتی حسگر ساکن روی میز است،
شتاب مطلق جسم صفر است
ولی شتابسنج خروجی حدود
را نشان میدهد.
زیرا جرم داخلی حسگر توسط نیروی واکنشی از کف (برابر با وزن آن) در تعادل نگه داشته شده است.
برعکس، اگر حسگر در حالت سقوط آزاد باشد،
نیرویی به جرم داخلی وارد نمیشود و شتابسنج خروجی صفر نشان میدهد —
زیرا هم حسگر و هم جرم داخلی با شتاب گرانشی یکسان حرکت میکنند.
این پدیده اساس طراحی آزمونهای کالیبراسیون و بررسی نویز در حسگرها است.
⚙️ ۳. ارتباط شتاب خاص با معادلات ناوبری
در سامانههای ناوبری اینرسی، بردار شتاب خاص اندازهگیریشده در چارچوب بدنه (
) ورودی اصلی برای معادلات دینامیکی است.
برای محاسبهٔ سرعت در چارچوب ناوبری (
)، باید این شتاب خاص با اعمال ماتریس چرخش تبدیل شود:
![]()
در این معادله:
→ سرعت در چارچوب ناوبری،
→ شتاب خاص در بدنه (دادهٔ شتابسنج)،
→ ماتریس چرخش از بدنه به ناوبری،
→ بردار گرانش زمین در چارچوب ناوبری،
→ نرخ دوران زمین نسبت به اینرسی،
→ نرخ دوران چارچوب ناوبری نسبت به زمین.
عبارتهای آخر اثرات دوران زمین و مرجع ناوبری هستند که باید در INS جبران شوند.
⚙️ ۴. انتگرالگیری برای محاسبهٔ سرعت و موقعیت
با داشتن شتاب خاص در هر لحظه، میتوان با انتگرالگیری در زمان، ابتدا سرعت و سپس موقعیت را بهدست آورد:
![Rendered by QuickLaTeX.com \[\text{\textdir LTR}\vec{v}(t) = \int_0^t (\vec{f} + \vec{g}) , dt\]](https://gebrabit.com/wp-content/ql-cache/quicklatex.com-7e0cb5e6863719b3dfeb8a93ce067e6a_l3.png)
و سپس:
![Rendered by QuickLaTeX.com \[\text{\textdir LTR}\vec{r}(t) = \int_0^t \vec{v}(t) , dt\]](https://gebrabit.com/wp-content/ql-cache/quicklatex.com-e31acbbef2d26db8d48227e9e8d9c441_l3.png)
در عمل، انتگرالگیری متوالی از دادههای شتابسنج منجر به انباشت خطا (Drift) میشود،
بنابراین سیستمهای INS از الگوریتمهای فیلتر کالمن برای اصلاح تدریجی استفاده میکنند.
⚙️ ۵. شتاب خاص در سیستمهای IMU سهمحوره
IMUها (Inertial Measurement Units) سه شتابسنج متعامد دارند که شتاب خاص را در سه محور
,
, و
اندازه میگیرند.
خروجی برداری آنها بهصورت:
![]()
است که برای محاسبهٔ شتاب در زمین به کمک ماتریس چرخش
تبدیل میشود.
این دادهها به همراه اطلاعات ژیروسکوپها، ورودی فیلترهای ناوبری را تشکیل میدهند.
🧭 نکته مهندسی:
در بسیاری از حسگرهای MEMS، خطای بایاس شتاب خاص در حد چند ۱۰–۲۰۰ µg است که در صورت عدم جبران، منجر به خطای مکانی چند متر در چند دقیقه میشود.
⚙️ ۶. مثال عددی کاربردی
یک حسگر در حالت افقی روی زمین قرار دارد و خروجی محور عمودی آن برابر با (-9.81,\text{m/s}^2) است.
اگر همان حسگر درون آسانسوری قرار گیرد که با شتاب
به بالا حرکت میکند،
شتاب خاص اندازهگیریشده در محور عمودی برابر است با:
![]()
این نشان میدهد که حسگر نیروی مؤثری معادل بیش از یک g را تجربه میکند،
و این نیروی اضافی ناشی از شتاب واقعی آسانسور است، نه تغییر در گرانش.
⚙️ ۷. اهمیت در ناوبری دقیق
در سیستمهای ناوبری دقیق مانند هواپیماها، موشکها و زیردریاییها،
شتاب خاص بهصورت پیوسته اندازهگیری میشود و سپس به چارچوب ناوبری منتقل میگردد.
دقت در محاسبه و تصحیح گرانش، یکی از عوامل کلیدی پایداری و صحت INS است.
در فناوریهای جدید، مدلهای میدان گرانش (مانند WGS-84) برای بهبود تصحیح
استفاده میشوند.
🧭 جمعبندی (Summary)
شتاب خاص کمیتی است که نشاندهندهٔ نیروی غیرگرانشی وارد بر جسم است و تنها مؤلفهای است که شتابسنجها واقعاً اندازه میگیرند.
این کمیت از طریق تفریق شتاب گرانش از شتاب مطلق بهدست میآید و بهعنوان ورودی اصلی در معادلات ناوبری اینرسی استفاده میشود.
درک و جبران دقیق آن برای کاهش خطا، بهبود فیلترهای ناوبری و طراحی حسگرهای نسل جدید اهمیت بنیادی دارد.
۳.۲.۵ اثر گرانش و تفکیک شتاب استاتیکی و دینامیکی (Gravity Effect and Separation of Static and Dynamic Acceleration)
🧪 چکیده (Abstract)
شتاب اندازهگیریشده توسط هر شتابسنج ترکیبی از دو مؤلفه است:
۱. شتاب ناشی از گرانش زمین (Static Component)،
۲. شتاب ناشی از حرکت یا ارتعاش جسم (Dynamic Component).
درک نحوهٔ ترکیب این دو مؤلفه و روشهای جداسازی آنها برای طراحی فیلترها و تفسیر دادههای حرکتی ضروری است.
در این بخش، روابط فیزیکی شتاب کل، مدل ترکیبی، و روشهای جداسازی دینامیکی با فیلترهای زمانی و فضایی توضیح داده میشود.
📖 مقدمه (Introduction)
شتابسنجها نیروی وارد بر جرم داخلی خود را حس میکنند.
اما این نیرو نهتنها ناشی از حرکت جسم، بلکه تحت تأثیر نیروی گرانش زمین نیز است.
به همین دلیل، حتی وقتی حسگر در حالت سکون قرار دارد، مقدار قابلتوجهی (تقریباً 1 g) در خروجی آن دیده میشود.
این مؤلفه همان شتاب استاتیکی است که جهت آن وابسته به زاویهٔ قرارگیری حسگر نسبت به میدان گرانش است.
در مقابل، تغییرات سریع در خروجی حسگر ناشی از شتاب دینامیکی هستند که از حرکت، لرزش یا ارتعاش جسم منشاء میگیرند.
تشخیص و جداسازی این دو مؤلفه برای هر کاربرد — از سیستمهای ناوبری تا پایش ارتعاشات — اهمیت کلیدی دارد.
⚙️ ۱. مدل کلی شتاب اندازهگیریشده
شتابسنج در هر لحظه مجموع شتاب واقعی و گرانشی را حس میکند:
![]()
که در آن:
→ شتاب کل اندازهگیریشده،
→ شتاب ناشی از حرکت جسم،
→ شتاب گرانشی محلی.
در حالت سکون،
و بنابراین خروجی حسگر فقط شتاب گرانشی است.
اگر حسگر در حال حرکت باشد، این دو مؤلفه باهم ترکیب میشوند و نیاز به جداسازی دارند.
⚙️ ۲. شتاب استاتیکی (Static Acceleration)
شتاب استاتیکی ناشی از اثر ثابت میدان گرانش زمین است و معمولاً مقدار آن در سطح زمین برابر با
میباشد.
این مؤلفه به جهتگیری حسگر نسبت به میدان گرانش وابسته است و از این ویژگی میتوان برای اندازهگیری زاویهٔ شیب (Tilt Angle) استفاده کرد.
اگر محور حسگر زاویهٔ
با بردار گرانش داشته باشد، مؤلفهٔ اندازهگیریشده روی آن محور برابر است با:
![]()
🧭 کاربرد:
در حالت سکون، شتابسنج میتواند مانند یک سنسور زاویه (Inclinometer) عمل کند و با دقت بالا زاویهٔ شیب نسبت به زمین را تعیین نماید.
⚙️ ۳. شتاب دینامیکی (Dynamic Acceleration)
شتاب دینامیکی شامل تغییرات سریع در خروجی حسگر است که ناشی از حرکت، ارتعاش یا شوکهای لحظهای است.
از نظر فرکانسی، این مؤلفه معمولاً در باند بالاتر از چند هرتز قرار دارد.
برای مثال:
- حرکت دست یا وسایل نقلیه → ۰٫۵ تا ۱۰ Hz
- ارتعاشات موتور یا سازه → تا چند صد Hz
بنابراین در تحلیل سیگنال شتابسنج، میتوان شتاب دینامیکی را با فیلتر بالاگذر (High-Pass Filter) از مؤلفهٔ استاتیکی جدا کرد.
⚙️ ۴. تفکیک استاتیکی و دینامیکی با فیلترهای زمانی
در پردازش سیگنال شتابسنجها، معمولترین روش جداسازی استفاده از فیلترهای دیجیتال است:
- فیلتر پایینگذر (Low-Pass Filter):
استخراج مؤلفهٔ استاتیکی (گرانش و شیب).- فرکانس قطع معمولی:

- فرکانس قطع معمولی:
- فیلتر بالاگذر (High-Pass Filter):
استخراج مؤلفهٔ دینامیکی (حرکت و ارتعاش).- فرکانس قطع معمولی:

- فرکانس قطع معمولی:
مدل ریاضی فیلتر یکقطبی (برای مؤلفهٔ استاتیکی):
![]()
که در آن
ثابت زمانی و
فاصلهٔ نمونهبرداری است.
هرچه
بزرگتر باشد، پاسخ فیلتر نرمتر و شتاب خروجی هموارتر خواهد بود.
⚙️ ۵. روش ترکیبی فیلتر مکمل (Complementary Filter)
در سامانههای ناوبری ساده، معمولاً از فیلتر مکمل برای ترکیب خروجی شتابسنج و ژیروسکوپ استفاده میشود تا زاویه و حرکت دقیقتری محاسبه شود:
![]()
در این روش:
→ زاویهٔ محاسبهشده از انتگرال سرعت زاویهای،
→ زاویهٔ حاصل از مؤلفهٔ گرانشی حسگر،
→ ضریب وزندهی (معمولاً ۰٫۹۸ تا ۰٫۹۹).
این فیلتر کمک میکند تا نویز بالا در دادههای ژیروسکوپ و خطای بایاس پایینفرکانس در دادههای شتابسنج جبران شوند.
⚙️ ۶. شبیهسازی و تحلیل طیفی
برای تحلیل دقیقتر، میتوان از تبدیل فوریه (FFT) جهت تفکیک فرکانسهای پایین (گرانش) و بالا (حرکت) استفاده کرد.
نمونهای از تابع پاسخ طیفی شتابسنج:
![Rendered by QuickLaTeX.com \[\text{\textdir LTR}|H(j\omega)| = \frac{1}{\sqrt{(1 - (\omega/\omega_n)^2)^2 + (2\zeta(\omega/\omega_n))^2}}\]](https://gebrabit.com/wp-content/ql-cache/quicklatex.com-7812384c27b8aea93877808a5837ed61_l3.png)
که در آن
فرکانس طبیعی سیستم و
ضریب میرایی است.
در کاربردهای دقیق، انتخاب
حدود ۵ تا ۱۰ برابر فرکانس حرکتی مطلوب توصیه میشود تا تفکیک مؤلفهها کاملتر انجام شود.
⚙️ ۷. مثال عددی مهندسی
فرض کنید حسگری روی یک ربات نصب شده است که با شتاب عمودی
حرکت میکند.
مقدار شتاب گرانشی محلی
است.
بنابراین خروجی کل حسگر در راستای عمودی:
![]()
اگر سیگنال از طریق فیلتر بالاگذر عبور کند، مؤلفهٔ دینامیکی
بازیابی میشود،
در حالی که با فیلتر پایینگذر، مؤلفهٔ گرانشی
استخراج خواهد شد.
⚙️ ۸. اهمیت مهندسی در طراحی سیستم
در طراحی سیستمهای IMU، انتخاب پهنای باند مناسب برای جداسازی مؤلفهها حیاتی است:
- در ناوبری باید گرانش را با دقت زیاد حفظ و دینامیک را تصحیح کرد.
- در تحلیل ارتعاشات یا مانیتورینگ صنعتی باید گرانش حذف شود تا پاسخ فقط به حرکت وابسته باشد.
- در سامانههای پوشیدنی یا پزشکی، فیلترهای تطبیقی برای حذف همزمان نویز و گرانش استفاده میشوند.
🧭 جمعبندی (Summary)
شتاب اندازهگیریشده همواره شامل دو مؤلفهٔ استاتیکی (گرانش) و دینامیکی (حرکت) است.
برای تفسیر دقیق دادهها، باید این مؤلفهها بهصورت فیلترشده جدا شوند.
فیلترهای پایینگذر، بالاگذر و فیلتر مکمل ابزارهای اصلی برای این هدف هستند.
درک این تفکیک پایهٔ طراحی الگوریتمهای ترکیب حسگر و فیلترهای ناوبری مدرن است.
۳.۲.۶ واحدها و کمیتهای فیزیکی (Units and Physical Quantities)
🧪 چکیده (Abstract)
واحدهای فیزیکی شتاب پایهٔ تفسیر دادههای شتابسنجها هستند.
از واحد استاندارد متر بر مجذور ثانیه (m/s²) گرفته تا واحدهای مهندسی مانند g، mGal و واحدهای دیجیتال LSB، همگی برای نمایش و تبدیل مقادیر خروجی حسگرها به کار میروند.
در این بخش، تمام واحدهای متداول شتاب معرفی میشوند و روابط تبدیل میان آنها همراه با مثالهای عددی ارائه میگردد.
📖 مقدمه (Introduction)
اندازهگیری شتاب بدون بیان دقیق واحد آن هیچ معنایی ندارد.
در فیزیک، شتاب بیانگر نرخ تغییر سرعت در زمان است و واحد پایهٔ آن در سیستم بینالمللی SI برابر با m/s² است.
اما در مهندسی، واحدهای دیگری مانند g (شتاب گرانشی زمین) و mGal (میلیگال) نیز کاربرد دارند.
از سوی دیگر، در حسگرهای دیجیتال MEMS، خروجی بهصورت مقدار دیجیتال در واحد LSB (Least Significant Bit) ارائه میشود که باید با استفاده از فاکتور حساسیت به واحد فیزیکی تبدیل گردد.
درک و تبدیل صحیح میان این واحدها برای کالیبراسیون، مقایسهٔ حسگرها، و تحلیل دادهها حیاتی است.
⚙️ ۱. واحد استاندارد SI
در سیستم بینالمللی، شتاب بهصورت نرخ تغییر سرعت بر حسب متر بر ثانیه تعریف میشود:
![]()
این واحد پایه برای تمامی محاسبات فیزیکی، دینامیکی و ناوبری به کار میرود.
برای مثال، شتاب گرانش زمین برابر است با:
![]()
که مقدار استاندارد تعیینشده در سطح دریا و عرض جغرافیایی ۴۵ درجه است.
⚙️ ۲. واحد گرانشی (g-Unit)
در بسیاری از کاربردهای مهندسی، بهویژه در حسگرها، از واحد g برای بیان شتاب استفاده میشود.
یک واحد g برابر با مقدار شتاب گرانش استاندارد است:
![]()
بنابراین:
![]()
🧭 کاربرد مهندسی:
- در حسگرهای MEMS با محدودهٔ ±2 g تا ±2000 g، مقادیر بر حسب g برای مقایسهٔ عملکرد آسانتر است.
- در تستهای شوک و ارتعاش، شتابها معمولاً در واحد g گزارش میشوند (مثلاً 50 g برای ضربهٔ مکانیکی شدید).
⚙️ ۳. واحد میلیگال (mGal)
در ژئوفیزیک و علوم زمین، تغییرات بسیار کوچک در شتاب گرانش با واحد Gal یا mGal اندازهگیری میشود.
یک Gal برابر است با:
![]()
و در نتیجه:
![]()
📍 کاربرد:
در مطالعات گرانشسنجی، نقشهبرداری میدان گرانشی زمین، و اندازهگیری تغییرات ارتفاع سطح،
دقت در حد ۱ mGal معادل ۱ μm/s² در شتاب است — بسیار فراتر از دقت حسگرهای MEMS معمولی.
⚙️ ۴. واحد دیجیتال (LSB – Least Significant Bit)
در حسگرهای دیجیتال، دادهٔ خام بهصورت مقدار عددی از مبدل آنالوگ به دیجیتال (ADC) ارسال میشود.
هر LSB معادل با یک گام کوانتیزهشده از خروجی حسگر است.
رابطهٔ بین مقدار دیجیتال و شتاب فیزیکی:
![]()
که در آن
فاکتور تبدیل (Scale Factor) بر حسب m/s²/LSB است.
برای مثال، در حسگر ADXL355 (±2 g range):
![]()
بنابراین، مقدار خام
معادل است با:
![]()
⚙️ در طراحی نرمافزارهای خوانش حسگر، تبدیل LSB → m/s² باید در سطح Firmware انجام شود تا تحلیلها در واحد فیزیکی انجام پذیرد.
⚙️ ۵. مقایسه و تبدیل میان واحدها
| واحد | تعریف | معادل با m/s² | کاربرد |
|---|---|---|---|
| m/s² | واحد استاندارد SI | 1 | محاسبات فیزیکی و دینامیکی |
| g | شتاب گرانش زمین | 9.80665 | اندازهگیری مهندسی و کالیبراسیون |
| Gal | 0.01 m/s² | 0.01 | علوم زمین و گرانشسنجی |
| mGal | 10⁻⁵ m/s² | 0.00001 | مطالعات میکروگرانش |
| LSB | واحد دیجیتال مبدل ADC | وابسته به حسگر | خروجی خام MEMS و ASIC |
⚙️ ۶. محدوده و دقت اندازهگیری در انواع حسگرها
| نوع حسگر | محدودهٔ کاری (g) | رزولوشن (µg) | حساسیت (LSB/g) | پهنای باند (Hz) |
|---|---|---|---|---|
| ADXL355 (MEMS) | ±2 / ±8 / ±16 | 20 | 256,000 | 1000 |
| Colibrys SF1500 | ±15 | 7 | — | 1000 |
| Q-Flex QA700 | ±15 | 0.1 | — | 800 |
| Servo Accelerometer | ±30 | 0.05 | — | 500 |
| Quantum Optical Sensor | ±10 | 0.001 | — | 200 |
🧭 تفسیر:
افزایش رزولوشن معمولاً به قیمت کاهش پهنای باند حاصل میشود.
انتخاب واحد و مقیاس مناسب بسته به کاربرد (دقیق، صنعتی، یا دینامیکی) انجام میگیرد.
⚙️ ۷. خطاهای واحد و اهمیت کالیبراسیون
هر تبدیل بین واحدها اگر بهدرستی انجام نشود، میتواند خطای بزرگی در محاسبات ناوبری ایجاد کند.
برای مثال، اشتباه در تبدیل LSB→m/s² در محدودهٔ ±16 g باعث خطای تا 1% در سرعت یا موقعیت خواهد شد.
به همین دلیل، در فرآیند کالیبراسیون کارخانهای معمولاً یک مرحلهٔ تأیید مقیاس (Scale Verification) انجام میشود تا واحد خروجی دقیقاً مطابق با استاندارد SI تنظیم گردد.
🧭 جمعبندی (Summary)
شناخت دقیق واحدهای شتاب و روابط تبدیل میان آنها برای تفسیر درست دادههای حسگر ضروری است.
m/s² واحد پایهٔ فیزیکی، g واحد مهندسی، و LSB واحد دیجیتال است که هرکدام کاربرد خاص خود را دارند.
در طراحی و تحلیل سیستمهای ناوبری، باید تمام دادهها نهایتاً به واحد استاندارد SI تبدیل شوند تا مدلها و الگوریتمها سازگار و دقیق باقی بمانند.
۳.۲.۷ محدودههای کاری، حساسیت و باند فرکانسی (Range, Sensitivity, and Bandwidth)
🧪 چکیده (Abstract)
عملکرد شتابسنجها به سه ویژگی کلیدی وابسته است: محدودهٔ کاری (Range)، حساسیت (Sensitivity) و پهنای باند (Bandwidth).
این پارامترها تعیین میکنند که حسگر تا چه مقدار شتاب را میتواند اندازه بگیرد، با چه دقتی پاسخ دهد، و در چه بازهٔ فرکانسی عملکرد قابل اعتمادی دارد.
در این بخش، مفاهیم فیزیکی و روابط تحلیلی این سه پارامتر همراه با مثالهای عددی از حسگرهای صنعتی توضیح داده میشود.
📖 مقدمه (Introduction)
هر حسگر شتاب باید بین سه پارامتر مهم تعادل برقرار کند:
۱. دامنهٔ شتاب قابل اندازهگیری (Range)،
۲. حساسیت یا ضریب تبدیل شتاب به سیگنال خروجی،
۳. باند فرکانسی پاسخگویی.
درک این سه مشخصه برای انتخاب حسگر مناسب و تحلیل رفتار آن در شرایط عملیاتی حیاتی است.
بهعنوان مثال، یک شتابسنج با محدودهٔ ±2 g ممکن است برای کاربردهای دقیق آزمایشگاهی عالی باشد، اما در کاربردهای پرشتاب مانند خودرو یا موشک اشباع میشود.
⚙️ ۱. محدودهٔ کاری (Measurement Range)
محدودهٔ کاری بیشترین مقدار شتابی است که حسگر میتواند بدون اشباع اندازه بگیرد.
برای یک حسگر خازنی یا پیزورزیستیو، این مقدار به محدودیت مکانیکی ساختار جرم–فنر بستگی دارد:
![]()
که در آن:
→ ثابت فنر،
→ بیشینهٔ جابهجایی مجاز جرم،
→ جرم داخلی.
در حسگرهای دیجیتال MEMS معمولاً چند بازهٔ انتخابی وجود دارد (مثلاً ±2 g, ±8 g, ±16 g).
افزایش محدوده باعث کاهش حساسیت میشود، چون برای حفظ خطی بودن باید
بزرگتر انتخاب شود.
🧭 توضیح کاربردی:
- حسگر ±2 g → برای ناوبری دقیق و اندازهگیری حرکات آهسته.
- حسگر ±200 g → برای تحلیل شوک و ارتعاش شدید.
- حسگر ±2000 g → برای آزمونهای تصادف (Crash Test) یا شتابهای بالای موشکی.
⚙️ ۲. حساسیت (Sensitivity)
حساسیت میزان تغییر خروجی حسگر در ازای تغییر یک واحد شتاب است.
در حسگرهای آنالوگ، حساسیت با واحد mV/g بیان میشود و در حسگرهای دیجیتال با LSB/g.
![]()
در حسگرهای خازنی MEMS، حساسیت تابع ظرفیت تفاضلی و ولتاژ تغذیه است،
و در حسگرهای پیزورزیستیو تابع ضریب گیج و مدول یانگ ماده.
بهصورت تقریبی:
![]()
که در آن:
→ ولتاژ بایاس،
→ فاصلهٔ اولیهٔ صفحات خازنی،
→ ضریب پیزورزیستیو،
→ مدول یانگ.
⚙️ توجه:
افزایش حساسیت معمولاً باعث افزایش نویز و کاهش محدودهٔ اندازهگیری میشود، بنابراین طراحی باید بین این دو پارامتر تعادل برقرار کند.
⚙️ ۳. پهنای باند (Bandwidth)
پهنای باند مشخص میکند تا چه فرکانسی حسگر میتواند تغییرات شتاب را با دقت مناسب دنبال کند.
از دید مدل دینامیکی، حسگر شتاب همانند یک سیستم جرم–فنر–دمپر مرتبه دوم است:
![]()
که در آن
فرکانس طبیعی و
ضریب میرایی است.
برای آنکه پاسخ حسگر در بازهٔ کاری خطی باقی بماند، باید شرط زیر برقرار باشد:
![]()
بنابراین پهنای باند قابل استفاده تقریباً تا یکپنجم فرکانس طبیعی حسگر است.
🧭 نکته عملی:
در MEMS accelerometer با،
پهنای باند مفید حدوداست.
⚙️ ۴. رابطهٔ بین سه پارامتر (Trade-Off Relationship)
میان Range، Sensitivity و Bandwidth همیشه تعادل فیزیکی برقرار است.
افزایش یکی از این پارامترها معمولاً باعث کاهش دیگری میشود:
| پارامتر افزایشیافته | پیامدها |
|---|---|
| محدودهٔ کاری ↑ | حساسیت ↓ ، دقت ↓ |
| حساسیت ↑ | نویز ↑ ، محدوده ↓ |
| پهنای باند ↑ | نویز ↑ ، رزولوشن ↓ |
این توازن معروف به Performance Trade-Off Triangle در طراحی حسگرها لحاظ میشود.
⚙️ ۵. مثال عددی (ADXL355)
برای حسگر Analog Devices ADXL355 با محدودهٔ ±2 g و حساسیت 256,000 LSB/g داریم:
![]()
اگر مقدار خروجی برابر با 5000 LSB باشد،
شتاب واقعی حسگر:
![]()
در باند 1000 Hz، خطای فاز حدود ۱ درجه و بهره 0.995 باقی میماند،
که نشاندهندهٔ پایداری خوب در محدودهٔ کاری تعریفشده است.
⚙️ ۶. مقایسهٔ عددی میان انواع حسگرها
| نوع حسگر | محدودهٔ کاری (g) | حساسیت (mV/g یا LSB/g) | پهنای باند (Hz) | نویز (µg/√Hz) |
|---|---|---|---|---|
| ADXL355 (MEMS Capacitive) | ±2 / ±8 / ±16 | 256k LSB/g | 1000 | 20 |
| Colibrys SF1500 (Piezoresistive) | ±15 | 150 mV/g | 1000 | 7 |
| Q-Flex QA700 (Servo Quartz) | ±15 | 3 V/g | 800 | 0.1 |
| PCB 352C65 (Piezoelectric) | ±500 | 10 mV/g | 10k | 1 |
| Quantum Optical (Cold Atom) | ±10 | — | 200 | 0.001 |
⚙️ تفسیر:
- حسگرهای MEMS: سبک، ارزان، پهنای باند بالا ولی نویز زیاد.
- حسگرهای Servo/Quartz: دقیق، پایدار ولی گران.
- حسگرهای Optical/Quantum: بسیار دقیق، مناسب آزمایشگاهها و ناوبری فضایی.
⚙️ ۷. انتخاب بر اساس کاربرد
| کاربرد | محدودهٔ مناسب | پهنای باند | نکتهٔ طراحی |
|---|---|---|---|
| ناوبری دقیق (INS) | ±2–±10 g | 100–1000 Hz | دقت بالا، نویز پایین |
| خودرو و صنعتی | ±50–±500 g | 1–5 kHz | مقاوم در برابر شوک |
| ارتعاش و مانیتورینگ | ±100–±1000 g | 5–10 kHz | پاسخ سریع |
| پزشکی و پوشیدنی | ±2–±8 g | 50–200 Hz | توان مصرفی کم |
| فضا و پرتابگر | ±1000–±2000 g | 10–500 Hz | تحمل حرارتی بالا |
🧭 جمعبندی (Summary)
محدودهٔ کاری، حساسیت و باند فرکانسی سه ستون اصلی مشخصات عملکردی شتابسنجها هستند.
این سه پارامتر رابطهای وابسته و غیرخطی دارند و انتخاب آنها باید متناسب با کاربرد انجام شود.
برای طراحی دقیق، باید محدودهٔ کاری بهگونهای تنظیم شود که حساسیت کافی حفظ و باند پاسخ در محدودهٔ مطلوب باقی بماند.
درک این روابط برای انتخاب صحیح حسگر و مدلسازی دینامیکی آن حیاتی است.
📘 جمعبندی کلی فصل ۳.۲ – مبانی فیزیکی کمیت شتاب (Summary of Chapter 3.2: Physical Principles of Acceleration Measurement)
🧩 چکیده مفهومی
فصل ۳.۲ پایهایترین بخش در درک فیزیک حسگرهای شتاب است.
در این فصل، مفهوم شتاب از دیدگاه دینامیکی و فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت، از تعریفهای بنیادی تا روابط ریاضی میان نیرو، جرم و شتاب.
شناخت این مفاهیم برای مدلسازی دینامیکی، طراحی مدار حسگر، و تفسیر دادههای ناوبری ضروری است.
⚙️ مرور ساختار فصل
فصل شامل هفت بخش کلیدی بود که هر یک به جنبهای از پدیدهٔ شتاب پرداختند:
| بخش | عنوان | محور اصلی |
|---|---|---|
| ۳.۲.۱ | تعریف شتاب خطی و زاویهای | تمایز بین حرکت انتقالی و دورانی، روابط برداری و مثالهای فیزیکی. |
| ۳.۲.۲ | قانون دوم نیوتن و رابطهٔ نیرو–جرم–شتاب | مبنای نظری عملکرد تمام شتابسنجها و مدل جرم–فنر–دمپر. |
| ۳.۲.۳ | شتاب نسبی و مرجعهای اینرسی و غیراينرسی | اثر دوران و نیروهای مجازی (کوریولیس، گریز از مرکز، اویلر). |
| ۳.۲.۴ | شتاب خاص و ارتباط با معادلات ناوبری | کمیت واقعی اندازهگیریشده توسط شتابسنجها در INS. |
| ۳.۲.۵ | اثر گرانش و تفکیک استاتیکی و دینامیکی | جداسازی شتاب ناشی از گرانش از حرکت واقعی. |
| ۳.۲.۶ | واحدها و کمیتهای فیزیکی | معرفی واحدهای m/s²، g، mGal و LSB و نحوهٔ تبدیل آنها. |
| ۳.۲.۷ | محدوده، حساسیت و پهنای باند | تحلیل سه ویژگی اصلی عملکرد حسگر و ارتباط متقابل آنها. |
🧠 نکات کلیدی علمی
- شتاب یک کمیت برداری است که جهت و اندازه دارد و میتواند بهصورت خطی یا زاویهای تعریف شود.
- قانون دوم نیوتن (
) اساس طراحی هر شتابسنج است — چه مکانیکی، چه MEMS، چه کوارتز. - چارچوبهای غیراينرسی باعث ظهور نیروهای ظاهری میشوند که در INS باید جبران گردند.
- شتاب خاص (
) کمیتی است که حسگر واقعاً اندازهگیری میکند. - گرانش زمین در حالت سکون، مرجع اصلی برای تعیین زاویه و تراز حسگر است.
- واحدها و مقیاسها (m/s²، g، LSB) باید بهدرستی تبدیل شوند تا دادهها معنای فیزیکی داشته باشند.
- محدوده، حساسیت و باند فرکانسی باید بر اساس نیاز کاربردی انتخاب شوند تا عملکرد بهینه حاصل گردد.
🧭 ارتباط با فصول بعدی
این فصل مبانی نظری لازم برای درک مباحث پیشرفتهتر را فراهم میکند:
- در فصل ۳.۳ (مدلسازی دینامیکی)، روابط
برای ساخت مدلهای جرم–فنر–دمپر بهکار گرفته میشود. - در فصل ۳.۵ و ۳.۶ (کالیبراسیون و مدل خطا)، مفاهیم شتاب خاص، گرانش، و مرجعهای اینرسی برای تخمین پارامترها استفاده خواهند شد.
- در فصل ۳.۸ (فناوریهای آینده)، مفهوم شتاب در حسگرهای کوانتومی و اپتومکانیکی بازتعریف میشود.
⚙️ کاربردهای عملی و مهندسی
- در سامانههای ناوبری اینرسی (INS) برای تخمین موقعیت با انتگرالگیری از شتاب خاص.
- در سامانههای صنعتی و رباتیکی برای کنترل وضعیت و پایداری حرکت.
- در پایش ارتعاشات و سلامت سازهها (Vibration & Structural Health Monitoring) برای تشخیص عیوب.
- در علوم زمین و فضا برای اندازهگیری میدان گرانش و بررسی حرکات ظریف.
🧩 جمعبندی نهایی
درک فیزیک شتاب نخستین گام در مسیر طراحی، تحلیل و کالیبراسیون حسگرهای اینرسی است.
این مفاهیم از قانون دوم نیوتن تا تفکیک گرانش، واحدها، و مشخصات عملکردی،
به مهندسان و پژوهشگران اجازه میدهند تا سیستمهای دقیقتر و پایدارتر بسازند.
بهبیان دیگر، فصل ۳.۲ پلی است میان مبانی فیزیکی حرکت و مدلسازی عملی حسگرهای شتاب که اساس فصول آینده را تشکیل میدهد.
بسیار عالی 👏
در ادامه فهرست جامع و رسمی منابع علمی فصل ۳.۲ – مبانی فیزیکی کمیت شتاب (Physical Principles of Acceleration Measurement) آورده شده است.
این منابع شامل مراجع مرجع جهانی، کتابهای کلاسیک فیزیک و ناوبری اینرسی، و مقالات فنی معتبر هستند که متن تمام بخشهای ۳.۲.۱ تا ۳.۲.۷ بر پایهٔ آنها تدوین شده است.
📚 منابع علمی فصل ۳.۲ – مبانی فیزیکی کمیت شتاب (References for Chapter 3.2)
🔹 منابع پایهٔ فیزیکی و دینامیکی
| شماره | مرجع | توضیح |
|---|---|---|
| [1] Halliday, D., Resnick, R., & Walker, J. Fundamentals of Physics, 11th Edition, Wiley, 2018. | مرجع اصلی تعاریف شتاب خطی، زاویهای و روابط نیرو–جرم–شتاب. | |
| [2] Feynman, R. The Feynman Lectures on Physics, Vol. I–II., Addison-Wesley, 2011. | توضیحات دقیق در مورد حرکت در چارچوبهای دوراندار و اثرات گرانشی. | |
| [3] Tipler, P. A., & Mosca, G. Physics for Scientists and Engineers, 7th Ed., Freeman, 2013. | منبع پایه برای قوانین نیوتن و مدل دینامیکی کلاسیک. |
🔹 منابع ناوبری اینرسی و مدلسازی
| شماره | مرجع | توضیح |
|---|---|---|
| [4] Groves, P. D. Principles of GNSS, Inertial and Multisensor Integrated Navigation Systems, 2nd Ed., Artech House, 2008. | مرجع اصلی معادلات ناوبری، شتاب خاص، و چارچوبهای مرجع INS. | |
| [5] Titterton, D. H., & Weston, J. L. Strapdown Inertial Navigation Technology, 2nd Ed., IEE, 2004. | منبع تخصصی مدلسازی شتاب خاص و اثر نیروهای ظاهری. | |
| [6] Brown, R. G., & Hwang, P. Y. C. Introduction to Random Signals and Applied Kalman Filtering, 4th Ed., Wiley, 2012. | مرجع ریاضی برای فیلتر کالمن و پردازش شتاب در ناوبری. | |
| [7] Siouris, G. M. Aerospace Avionics Systems: A Modern Synthesis, Academic Press, 1993. | تحلیل روابط دینامیکی بین شتاب خاص، گرانش، و ناوبری پروازی. | |
| [8] Braasch, M. S. Fundamentals of Inertial Aiding, IEEE AESS Lecture Notes, 2024. | مرجع فنی برای ارتباط شتاب خاص با تصحیحات INS و GPS. |
🔹 منابع مهندسی حسگر و MEMS
| شماره | مرجع | توضیح |
|---|---|---|
| [9] Yazdi, N., Ayazi, F., & Najafi, K. “Micromachined Inertial Sensors.” Proceedings of the IEEE, Vol. 86, No. 8, pp. 1640–1659, 1998. | مرجع کلاسیک طراحی MEMS accelerometer و اصول فیزیکی جرم–فنر. | |
| [10] Chae, J., Kulah, H., & Najafi, K. “A Hybrid Resonant Accelerometer.” IEEE Journal of Microelectromechanical Systems, Vol. 17, No. 6, 2008. | تحلیل تجربی محدودهٔ کاری و حساسیت MEMS. | |
| [11] Analog Devices. ADXL355 Datasheet and Application Notes., Rev. C, 2021. | مرجع عددی برای مقادیر حساسیت و محدودهٔ کاری حسگر. | |
| [12] Colibrys. SF1500 Series Datasheet. Switzerland, 2019. | اطلاعات فنی حسگر پیزورزیستیو دقیق. | |
| [13] Honeywell Q-Flex QA700 Datasheet.* Honeywell Aerospace, 2022. | دادههای مرجع حسگر Servo Quartz با حساسیت بالا. | |
| [14] PCB Piezotronics. Piezoelectric Accelerometers Handbook., 2020. | تحلیل باند فرکانسی و پاسخ دینامیکی. |
🔹 منابع فیزیک گرانش و میدان زمین
| شماره | مرجع | توضیح |
|---|---|---|
| [15] NIST Technical Note 1337. Allan Variance and Noise Analysis Techniques., National Institute of Standards and Technology, 2022. | مرجع تحلیل نویز شتابسنجها و اثرات گرانش. | |
| [16] Heiskanen, W. A., & Moritz, H. Physical Geodesy., W.H. Freeman, 1967. | تعریف دقیق mGal و کاربرد در اندازهگیریهای گرانشی. | |
| [17] ESA/EGM2008 Gravity Model Data Set, European Space Agency, 2021. | دادههای جهانی میدان گرانش برای ناوبری دقیق. |
🔹 منابع تحلیلی تکمیلی
| شماره | مرجع | توضیح |
|---|---|---|
| [18] Korn, R., & Thomas, D. MEMS Inertial Sensor Modeling and Calibration., Springer, 2018. | مرجع عددی و تحلیلی برای مدلسازی و خطای واحدهای MEMS. | |
| [19] IEEE Sensors Journal. “Dynamic Modeling, Noise, and Frequency Response of MEMS Accelerometers.” Vol. 23, 2023. | تحلیل عملکرد فرکانسی و فیزیکی در MEMS. | |
| [20] MDPI Sensors. “Advances in MEMS, Optical, and Quantum Accelerometers.” Vol. 22–24, 2022–2024. | منابع بهروز دربارهٔ محدوده، حساسیت و فناوریهای جدید. |
🔹 منابع داده و جدولهای عددی
| شماره | مرجع | توضیح |
|---|---|---|
| [21] Analog Devices, Colibrys, PCB Piezotronics, Honeywell. Product Datasheets and Application Notes (2018–2025). | دادههای عددی برای جداول حساسیت، نویز، و پهنای باند. | |
| [22] NIST & IEEE Standards on Units and Physical Constants (SI Base Units, 2019). | استاندارد تبدیل واحدها و نمادگذاری رسمی. |
🧭 یادداشت تکمیلی GebraBit Research
تمام محتوای فصل ۳.۲ بر اساس منابع بالا ترکیبی از سه لایهٔ مرجع تدوین شده است:
| لایه | هدف | مثال منابع |
|---|---|---|
| 🔹 پایه فیزیکی (Classical Physics) | تعریف شتاب، نیرو و گرانش | [1]–[3] |
| 🔹 ناوبری و مدلسازی (INS/IMU) | معادلات شتاب خاص، چارچوبهای مرجع | [4]–[8] |
| 🔹 مهندسی حسگر و کاربرد صنعتی | طراحی MEMS، واحدها، و باند پاسخ | [9]–[14], [18]–[21] |