گزینش پذیری (selectivity) پارامتری است که به توانایی یک سنسور برای تمایز بین ماده یا آنالیت هدف و سایر موادی که ممکن است در محیط وجود داشته باشد اشاره دارد. این پارامتر در حقیقت میزان توانایی سنسور برای پاسخ به ماده مورد نظر در حالی که تداخل سایر مواد را به حداقل میرساند، بیان میکند.
گزینشگری سنسور به توانایی یک سنسور برای پاسخ سنجیده شده به یک هدف خاص و نشان دادن حداقل پاسخ به سایر مواد یا محرکها اشاره دارد. این یکی از ویژگیهای حیاتی سنسورها میباشد زیرا امکان تشخیص و اندازهگیری درست و قابل اعتماد آنالیتها یا پارامترهای خاص را در حضور اختلالات بالقوه فراهم میکند.
استراتژیهای مورد استفاده در زمینه انتخاب گری سنسور
همانطور که گفته شد گزینشگری پارامتری است که به توانایی یک سنسور برای تمایز بین ماده یا آنالیت هدف و سایر موادی که ممکن است در محیط وجود داشته باشد اشاره دارد.
سنسورهای مختلف بسته به طراحی و مکانیسم حسی شان، توانایی گزینش متفاوتی دارند. برخی از سنسورها توانایی تشخیص و گزینش بالایی دارند و فقط به یک ماده هدف خاص پاسخ میدهند، در حالی که برخی دیگر ممکن است دچار اختلال در انتخاب شوند یا به جای اینکه تنها به ماده هدف واکنش دهند، به چندین ماده واکنش نشان دهند. در اینجا چند رویکرد رایج در رابطه با توانایی گزینش سنسورها را بررسی میکنیم:
مکانیسمهای حسی خاص
سنسورها را میتوان با مکانیسمهای حسی خاصی طراحی کرد که به طور خود به خود بتوانند هدف مورد نظر را گزینش کنند. به عنوان مثال، در حسگرهای الکتروشیمیایی، استفاده از مواد الکترود خاص یا پوششهای آنزیمی میتواند به وسیله ایجاد واکنشهایی با آنالیت هدف، توانایی تشخیص و گزینش سنسور را افزایش دهد.
تشخیص مولکولی
حسگرها میتوانند عناصر شناسایی مولکولی مانند گیرندهها، آنتیبادیها یا آپتامرها را که به طور انتخابی با آنالیت هدف تعامل دارند، ترکیب کنند. این عناصر تشخیص سنسور را قادر میسازند تا مواد مزاحم را تشخیص دهد.
فیلترینگ انتخابی
فیلترهای فیزیکی یا شیمیایی را میتوان برای فیلتر کردن مواد مزاحم یا طول موجهای نور به صورت انتخابی به کار برد، در اینصورت تنها به آنالیت هدف یا سیگنال مورد نظر اجازه داده میشود به سنسور برسد. این رویکرد معمولا در سنسورهای نوری و تکنیکهای طیف سنجی استفاده میشود.
پردازش سیگنال و تجزیه و تحلیل داده ها
تکنیکهای پیشرفته پردازش سیگنال، از جمله الگوریتمهای تشخیص الگو و روشهای تحلیل چند متغیره، میتوانند برای استخراج اطلاعات خاص و افزایش گزینشپذیری روی دادههای حسگر اعمال شوند. با تجزیه و تحلیل پاسخهای چندگانه حسگر یا استفاده از پایگاههای داده مرجع، میتوان آنالیت هدف را از سیگنالهای تداخلی متمایز کرد.
آرایش سنسورها
به جای تکیه بر یک حسگر واحد، میتوان ازمجموعهای متشکل از چندین سنسور با گزینش پذیریهای مختلف استفاده کرد. با تجزیه و تحلیل الگوی پاسخها از مجموعه، میتوان اطلاعات انتخابی در مورد آنالیت هدف به دست آورد. الگوریتمهای تشخیص الگو اغلب برای تفسیر دادههای مجموعه سنسور و شناسایی آنالیت هدف استفاده میشوند.
کنترل شرایط محیطی
دستکاری شرایط محیطی میتواند به بهبود انتخاب سنسور کمک کند. به عنوان مثال، کنترل دما، رطوبت یا فشار میتواند تأثیر عوامل مزاحم را کاهش دهد و دقت و گزینشپذیری پاسخ سنسور را افزایش دهد.
دستیابی به گزینش پذیری کامل میتواند در کاربردهای عملی چالش برانگیز باشد، زیرا ممکن است پاسخهای همپوشانی، واکنش متقابل، یا تداخل مواد مشابه وجود داشته باشد. بنابراین، ترکیبی از استراتژیهای متعدد و بهینهسازی دقیق اغلب برای افزایش گزینش حسگر در حالی که الزامات و محدودیتهای کاربردی خاص در نظر گرفته میشود، مورد نیاز است.